علیرضا جابتی، کارشناس ارشد گردشگری در پایگاه تحلیلی خبری سرمایه ملی نوشت:
کشور بزرگ و پهناور ایران با سابقه فرهنگ و تاریخ تمدنی چندهزار ساله و بسیار غنی، سرشار از آثار و جاذبههای نفیس، گرانبها، ارزشمند و فاخری است که با وجود گذشت چندهزار سال، نهتنها فراموش نشدهاند، بلکه با گذشت تاریخ و زمان، بر ارزش و اعتبار آنها افزوده شده است و در سطح جهان کمنظیر و بعضا بینظیرند.
از همین رو، موزههای فاخر و ارزشمندی برای نگهداری، ارائه و نمایش این آثار تاریخی نفیس و مکشوفه در سطح کشور و بهویژه شهر تهران احداث شدهاند که بسیار شناختهشده و مورد احترام و تقدیر جامعه جهانی و اهالی فرهنگ و تاریخ و نیز گردشگران و بازدیدکنندگان فرهنگیتاریخی هستند.
طبق آمارهای وزارت میراث فرهنگی، امروزه بالغ بر 700 موزه و کاخ موزه در حوزهها و شاخههای مختلف و متنوع در سراسر کشور وجود دارد که ازجمله این موزهها میتوان به موزه ملی ایران باستان، موزه جواهرات ملی، موزه هنرهای معاصر تهران، موزه ملک، موزه فرش تهران، موزه رضا عباسی، موزههای تبریز و اصفهان، موزه آستان قدس رضوی و… اشاره کرد.
نگین یگانه این موزهها، موزه ملی ایران باستان است؛ در خیابان 30 تیر تهران و با قدمت حدود یک قرن که اثر ماندگار آندره گدار بزرگ است و از نظر ساختار و آثار نمایشی خود در سطح جهان نادر است.
اما طبق آمارها و پژوهشهای وزارت میراث فرهنگی، میزان بازید سالیانه از موزههای سراسر کشور، پایینتر از رقم 10میلیون نفر بازدید است که با توجه به اعتبار جهانی موزههای ایران و جمعیت حدود 84میلیون نفری کشور، به میزان بازدید 12 درصدی میرسیم که در نوع خود درصد و رقم بسیار پایینی است و بخش عمدهای از این بازدیدها به دانشجویان رشتههای مرتبط با موضوعیت هر موزه و پژوهشگران فرهنگ و تاریخ و نیز گردشگران خارجی اختصاص دارد.
* علت این عدم اقبال و توجه لازم را میتوان به عوامل ذیل مرتبط دانست:
1. عدم تبلیغات، آگاهی و اطلاعرسانی لازم بهمنظور معرفی موزهها از طریق رسانههای گروهی اعم از رادیو و تلویزیون سراسری، رسانههای نوشتاری چاپی و مجازی، جشنوارهها، نمایشگاههای مختلف بهویژه نمایشگاههای تخصصی گردشگری ملی یا بینالمللی و همچنین ضعف و نارسایی در مدیریت و برنامهریزی صحیح و عدم اقدامات لازم و کافی در این باره توسط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بهعنوان متولی و مسئول مستقیم مدیریت موزههای کشور.
2. عدم معرفی، آموزش، آشناسازی، برنامهریزی و اطلاعرسانی کامل و جامع و مدون توسط وزارتخانههای مادر مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت فرهنگسازی و بازدید دانشآموزان، دانشجویان و عموم مردم از موزههای مختلف سطح کشور.
3. عدم شناخت و مطالعه کافی در بین عامه مردم به علت عامل ریشهای پایین بودن میزان سرانه مطالعه در سطح کشور بهویژه در زمینه هویت فرهنگی و تاریخی ایران و عدم آشنایی و آگاهی کافی جامعه از گذشته درخشان و پرسابقه تاریخی خود و تمدن باستانی این سرزمین.
4. سهم بسیار ناچیز کالاهای فرهنگی مانند فیلم، تآتر، کتاب و… در سبد هزینه زندگی مردم ایران در مقابل سهم عمده و بالای استقبال مردم از تفریحات، سرگرمی ها و مشغولیاتی ازجمله پارکها، رستورانها و کنسرتهای موسیقی که البته این مورد آخر در بین کالاهای فرهنگی قرار دارد و درواقع بهنوعی استثنا محسوب میشود.
البته دو عامل اخیر، خود در عوامل بنیادینتری مانند نوع زندگی و نوع نگاه عامه مردم به زندگی و نوعی افسردگی و تکدر خاطر بهخصوص بابت مشکلات بغرنج اقتصادی و معیشتی جامعه امروزی ریشه دارد.
با اینحال امید است بهموازات گسترش و توسعه مراکز علمی و فرهنگی و آموزشی، مدارس و دانشگاهها از نظر کیفی و کمی و افزایش متناوب اقشار تحصیلکرده، یک نوع برنامهریزی جامع، کلان و مدون تحت مدیریت و نظارت واحد و یکپارچه برای نیل و حرکت به اهداف مذکور انجام و اجرا شود که به توسعه فرهنگی هرچه بیشتر در این زمینه بینجامد.