محمدعلی دیانتیزاده در سرمقاله شماره امروز دوشنبه (۱۳۹۷٫۱٫۲۷) روزنامه دنیای خودرو به موضوع «خلأ روحیه و فرهنگ کارآفرینی در صنعت خودرو ایران» پرداخت.
به گزارش نگاه اقتصادی، عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت:
کارآفرینی در بیشتر کشورهای جهان تعاریف و راه و رسم مشترکی دارد؛ از آمریکا که سمبل نظام سرمایهداری است و یک جمهوری مشروطه فدرال است تا چین که با وجود دولت سوسیالیستی و سیستم تکحزبیاش در حال تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی دنیاست. کافی است تاریخچه شکلگیری برخی از برندهای مطرح جهانی را که خاستگاهشان این کشورها بودهاند، بخوانیم تا مشابهتهایی را در مسیر ایده تا عمل آنها ببینیم.
حدود ۱۲۰ سال پیش، یک مهندس جوان آمریکایی به نام هنری فورد که علاوه بر تخصص فنی و توان مدیریتی از روحیه خلاق و ریسکپذیر برخوردار بود، اولین وسیله چهارچرخ دنیا را ساخت و پس از یک ارتقای درونسازمانی و قدری سرمایهاندوزی، به همراه ۱۱ سرمایهگذار شرکت فورد را تأسیس کرد.
در چین اما خودروسازانی هستند که با استفاده از فضای مساعد کسبوکار طی دو، سه دهه ره صدساله رفتند و خودروهای متنوعی را در تیراژ بالا تولید میکنند که به بازارهای جهانی نیز راه یافتهاند. کارخانه فوتون که سال ۱۹۹۶ کار خود را با ساخت کامیون و تراکتور آغاز کرد و در ادامه راه از همکاری کامینز آمریکا و دایملر آلمان بهره جست، اکنون حضور خود در بازار جهانی را از روسیه و هند تا کلمبیا و برزیل گسترش داده و در کشورهای ژاپن، آلمان، تایوان و فیلیپین مراکز تحقیق و توسعه دارد.
علاوه بر این، در هر دو کشور چین و آمریکا هستند خودروسازانی مانند تسلا و بیوایدی که هر دو از سال ۲۰۰۳ کار را خود بر پایه فناوریهای نوین استارت زده و طی تنها ۱۵ سال در ابعاد جهانی بهسرعت رشد کرده و توسعه یافتهاند.
در ایران اما بهواسطه اقتصاد دولتی، نفتی و بانکمحور و نهادینه نشدن روحیه ایدهپروری برای ایجاد کسبوکار تولیدی و خدماتی بزرگشونده، کارآفرینی هنوز هم مفهومی نوظهور است که در عمل دشوارتر از آن چیزی است که در ایده تصور میشود.
نتایج این شرایط اقتصادی، روحیات بومی، فرهنگ سازمانی و فضای کسبوکار را به طریق اولی میتوان در بخش اعظم صنعت خودرو ایران دید که عریض و طویل بودن بیخاصیت و بیثمر آن ناشی از ملاحظات دولتی و حاکمیتی است و از درون دیگر توسعهیابنده نیست.
اگر در بخش خصوصی نیز کارآفرینانی مبنای کسبوکار خود را بر تولید خودرو بنیان نهادهاند، بهوضوح میتوان مشاهده کرد که چگونه بخش دولتی از ابزارهای فرارقابتی برای محدود کردن سهمخواهی آنان به سگمنتهای مشخصی از بازار استفاده میکند.
اما بهرغم این واقعیات، در این عرصه هم فارغ از چالشها، مشکلات و موانعی که در مسیر بهبود فضای کسبوکار در ایران وجود دارد، نیازمند فرهنگسازی، آموزش روشها، تقویت روحیه ایدهپردازی، عملگرایی و پیلهشکنی در نسل جوان هستیم تا سرانجام بتوانیم از دور باطلی که در صنعت خودرو ایران نهادینه شده است، خارج شویم و دیگر در میانه راه با تصور رسیدن به «محدوده امن» با تنیدن پیلهای به دور خود، متوقف و دچار پسرفت نشویم.
صنعت خودرو ایران در شرایط حاضر نیازمند کارآفرینی است. نیاز و زمینه کارآفرینی در صنعت قطعهسازی کشور نیز بهعنوان موتور محرک رشد صنعت خودرو وجود دارد. برای خروج از وضعیت فعلی، کارآفرینی در صنعت خودرو نهتنها در بخش خصوصی بهصورت گروهی بلکه در بخش دولتی نیز بهصورت سازمانی و درونسازمانی در محیطهای کاری مشوق یا غیرمشوق آن مورد نیاز است.