شنبه 14 آوریل 2018 - 21:39

کارآفرینی در ایران؛ از ایده تا اجرا

محمدعلی دیانتی‌زاده

کارآفرینی در بیش‌تر کشورهای جهان تعاریف و راه و رسم مشترکی دارد؛ از آمریکا که سمبل نظام سرمایه‌داری است و یک جمهوری مشروطه فدرال است تا چین که با وجود دولت سوسیالیستی و سیستم تک‌حزبی‌اش در حال تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی دنیاست. کافی است تاریخچه شکل‌گیری برخی از برندهای مطرح جهانی را که خاستگاهشان این کشورها بوده‌اند، بخوانید تا مشابهت‌هایی را در مسیر ایده تا عمل آن‌ها ببینید.

در ایران اما به‌واسطه اقتصادی دولتی، نفتی و بانک‌محور و نهادینه نشدن روحیه ایده‌پروری برای ایجاد کسب‌وکار تولیدی و خدماتی بزرگ‌شونده، کارآفرینی هنوز هم مفهومی نوظهور است که در عمل دشوارتر از آن چیزی است که در ایده تصور می‌شود. از این رو بسیار آموزنده خواهد بود اگر پای صحبت کسانی بنشینیم که این راه را کوفته و هموار کرده‌اند.

حتی با فرض این‌که در سال‌های پیش رو ایران در مسیری مستقیم، پیوسته و بدون انحراف به‌سوی رشد اقتصادی حرکت و مشکلات برشمرده در طول این مسیر رفع شوند،‌‌ نقش آموزش و انتقال تجارب کارآفرینان پررنگ‌تر خواهد‌‌ شد‌‌ چراکه نداستن فوت و فن کارآفرینی خود ازجمله د‌‌لایل شکست یا دست‌کم فرصت‌سوزی و تأخیر در به نتیجه رسیدن و کاهش میزان موفقیت آن است.

در این عرصه هم فارغ از چالش‌ها، مشکلات و موانعی که در مسیر بهبود فضای کسب‌وکار در ایران وجود دارد، نیازمند فرهنگ‌سازی، آموزش روش‌ها، تقویت روحیه ایده‌پردازی، عمل‌گرایی و پیله‌شکنی در نسل جوان هستیم تا یاد بگیرند که چگونه هر یک از مراحل مختلف کارآفرینی را پشت سر بگذراند و در میانه راه با تصور رسیدن به «محدوده امن» با تنیدن پیله‌ای به دور خود، متوقف و دچار پس‌رفت نشوند.

این آموزش البته در شکل تاثیرگذارتر خود باید از اولین سطوح و پایین‌ترین سنین یعنی کودکی و نوجوانی آغاز شود تا بتوان از آن انتظار نهادینگی داشت، به‌ویژه آن‌که به گواه پژوهشگران و کارشناسان، توان یادگیری امور خلاقانه در کودکان و نوجوانان بسیار بالاست و آنان همان‌گونه که در کار با رایانه‌ها و گوشی‌های هوشمند از ما مستعدترند، در آموختن راه و رسم کارآفرینی نیز برخلاف ما درگیر محال‌انگاری و محافظه‌کاری نیستند.

اما جوانان و بزرگ‌سالانی نیز هستند که در اندیشه راهی برای کارآفرینی یا به‌عبارتی راه‌اندازی کسب‌وکار توسعه‌یابنده‌اند، آنان ممکن است در موقعیت‌های گوناگون آموزشی از قبیل تحصیل، مهارت‌اندوزی و… باشند یا وضعیت‌های مختلف شغلی اعم از مشغول به کار، جویای کار و… یا حتی شرایط متفاوت مالی ازجمله در حال سرمایه‌گذاری، در پی تامین سرمایه و… یا در وضعیتی مرکب از موارد اشاره‌شده.

این افراد نیز نیازمند یادگیری‌اند و دانش مورد نیاز هر کدام گرچه تا حدودی با دانش مورد نیاز دیگری مشترک است اما به شکل تخصصی تفاوت می‌کند؛ به عنوان مثال؛ یکی نیازمند دانستن روش کارآفرینی فردی است و دیگری باید متد کارآفرینی گروهی را بیاموزد یا مثلا یکی باید درباره کارآفرینی سازمانی بداند و دیگری باید از کارآفرینی درون‌سازمانی سر در بیاورد و بیاموزد که چگونه می‌تواند کارآفرینی را ابتدا در محیط‌های کاری مشوق یا غیرمشوق آن آغاز کند.

این‌جاست که اهمیت انتقال تجارب و آموزه‌های کارآفرینی در ایران و رسیدن به الگوهای بومی بیش‌تر روشن می‌شود. زیرا هم روحیات کار فردی و کار گروهی و هم فرهنگ سازمانی در ایران و… ماهیتی متفاوت از تعاریف پذیرفته‌شده از این مفاهیم در کتب بین‌المللی کارآفرینی دارند.

 

* بخشی از مقدمه کتاب «کارآفرینی در ایران؛ از ایده تا اجرا»، محمدعلی دیانتی‌زاده، نشر الکترونیک عصرایران، تهران ۱۳۹۵ (برای خرید این کتاب این‌جا کلیک کنید)

لینک کوتاه : http://negaheghtesadi.ir/?p=5337
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)