محمدعلی دیانتیزاده در پایگاه تحلیلی خبری سرمایه ملی نوشت:
بازار خودرو در روزهای گذشته با تخلیه بخشی از حباب غولآسای قیمت همراه بود. در واقع دیگ قیمت در این بازار چنان جوشید و قلقل کرد که سررفت؛ بازار خودرو چنان بر حرارت نرخ ارز، داغ شد که از نقطه جوش خود عبور کرد و سرعت ایجاد حبابهای قیمت در آن از سرعت ترکیدن این حبابها بیشتر شد. این شد که حبابهای تلنبارشده بر روی هم، از دیگ بازار سرریز شدند و کاهش قیمت نسبی در روزهای اخیر را رقم زدند.
اما این کاهش، به معنی بازگشت قیمتها به نقطه قبل از این التهابات نیست. بازار همچنان داغ است و خودروهای اقتصادی که 150 تا 200 میلیون تومان افزایش قیمت را تجربه کرده بودند، اکنون با کاهش 50 تا 70 میلیونی قیمت خود روبهرو شدهاند. یعنی تنها یکسوم از میزان افزایش اخیر کاسته شده است.
اما آیا این افزایش قیمت، سودی هم به حال مالکان خودرو داشته است؟ آیا ارزش خودرو در بازار بهعنوان یک کالای شبهسرمایهای افزایش یافته است؟
برای پاسخ به این پرسش، بهعنوان مثال؛ مالکی را در نظر بگیرید که خودرو 206 تیپ2 او در ابتدای پاییز 310میلیون تومان در بازار قیمت خورده و قصد داشته است آن را به یک خودرو 207 دندهای فول با قیمت بازار 400میلیون تومان ارتقا دهد. در این حالت، او برای تبدیل به احسن کردن خودرو خود به 90میلیون تومان پول نیاز داشته است.
همانطور که میدانید؛ قیمت همان 206 در جریان التهابات اخیر بازار، ابتدا به 500میلیون رسید و سپس به 430میلیون تومان (تا لحظه نگارش این مطلب) کاهش یافت. درمقابل نیز قیمت 207 ابتدا تا حدود 640میلیون تومان بالا رفت و هماکنون در بازار، حدود 550میلیون تومان قیمت خورده است.
بدینترتیب، مالکی که میتوانست خودرو 206 خود را با 90میلیون تومان به 207 ارتقا دهد، اکنون برای همان ترفیع باید حدود 120میلیون تومان یعنی 30میلیون تومان بیشتر هزینه کند.
این یعنی خودرو 206 بهرقم افزایش قیمت 120میلیون تومانی، بهنوعی کمتر از قبل میارزد! چون به همان نسبت همهچیز گرانتر شده و مابهالتفاوت قیمتها نیز بیشتر و بزرگتر شده است.
وقتی نهتنها نرخ تورم سالانه، بلکه تورم ماهانه و حتی هفتگی نیز چشمگیر میشود، مصرفکننده با تبدیل ریال خود به کالاهایی مانند خودرو هم صرفا تا حدی میتواند همپای نرخ تورم پیش برود. اما از آنجا که شاخص «درآمد سرانه» کشور از نرخ تورم فرسنگها عقبتر مانده است، در نهایت صابون تورم به تن همه خواهد خورد!
پس بهجای آنکه بگوییم قیمت 206 به 430میلیون تومان رسیده یا پراید 250میلیون تومان شده است، بهتر است بگوییم؛ به دلیل افت ارزش پول ملی، 2هزار و 500میلیون ریال رایج کشور به اندازه یک پراید میارزد.
افت شدید ارزش پول ملی نیز ناشی از شاخصهای متعددی مانند کسری تجاری (عقبماندگی درآمد صادرات غیرنفتی از واردات)، ناترازیهای ارزی، جا ماندن درآمدهای ارزی از ارقام بودجه، تفاوت نرخ تورم در داخل با خارج از کشور، واردات غیررسمی (قاچاق)، ارزبری بالای تولید، امنیت پایین سرمایهگذاری، مشقت کسبوکار و… است که پرداختن به آنها مجالی دیگر میطلبد.