در بانکهای ایرانی حرکتهای مطلوبی در راستای دستیابی به بانکداری اجتماعی انجام شده است اما هیچکدام از آنها را درحالحاضر نمیتوان بانکداری اجتماعی نامید.
اینکه یک بانک رسانه اجتماعی (Social Media) داشته باشد یا برخی عملیات بانکیاش را در شبکههای اجتماعی بتوان انجام داد و یا کارهایی از این قبیل، حرکتهای خوبی در راستای بانکداری اجتماعی است ولی خود بانکداری اجتماعی نیست.
آنچه مفهوم Socialize یا اجتماعیکردن را به واقع عملیاتی میکند، یک نگاه و مفهوم است که اتفاقا ممکن است متکی به فضای الکترونیک نیز نباشد.
بهعنوان مثال اگر بانکها بتوانند شرایطی و امکاناتی را فراهم کنند که مشتریان در یک شعبه بتوانند با یکدیگر گفتوگو و تعامل داشته باشند، شکلی از بانکداری اجتماعی است در حالی که در فضای الکترونیک نیز انجام نشده است.
بانکها و جامعه انفورماتیک بانکی باید از “دستکاری در مفاهیم” بپرهیزند؛ ممیزه بانکداری اجتماعی با کارهای دیگر همان است که مثلا در راهاندازی فیس بوک انجام شد و آن را نسبت به بقیه متمایز کرد و آن مفهوم لایک کردن بود. با مفهوم لایک کردن، مخاطبان با یکدیگر مرتبط شدند و امکان بازخورد دادن و مشارکت برای افراد در این شبکه اجتماعی انجام شد.
استفاده از PFMها (Personal financial management) مدیریت مالی شخصی یا امکان به اشتراکگذاری کلان این PFMها با رعایت ملاحظات امنیتی، امکان مشارکت دادن به مشتریان و… میتواند مفاهیمی باشد که ما را در حرکت به سمت بانکداری اجتماعی کمک کند.
یک مزیت ایرانیها که همان فرهنگ استفاده و مشارکت در پدیدههای اجتماعی است میتواند کمککننده بسیار خوبی برای حرکت بانکها به سمت بانکداری اجتماعی باشد.
نکته پایانی “مسأله امنیت بانکداری در بانکداری اجتماعی” است؛ امنیت تنها جایی است که مکانیزمهای خاص خود را دارد و ما همواره میگوییم که در آن نباید نوآوری کرد. با این حال راهکارهای مدیریتی برای ریسک امنیتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
* مدیرعامل شرکت ارتباط فردا (برگرفته از گفتوگو با ستاد خبری هفتمین همایش سالانه بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت)